در مقطع كنوني براي عبور از چالشهاي پيش روي كشور به سرمايه اجتماعي نيازمنديم و ترميم سرمايه اجتماعي حياتيترين كار پيش روي كشور است. انجام اصلاحات اقتصادی و سیاسی در کشور در چارچوب قانون اساسی امکانپذیر است و راه حل عبور از چالشهای بزرگ پیش روی کشور و انجام اصلاحات اقتصادی و سیاسی، ترمیم سرمایه اجتماعی از طریق گفتوگو است.
در چنین شرایطی گفتوگوي ملي ميان گروههاي مختلف سياسي، اقوام، دولت و نخبگان با يكديگر بايد در صدر برنامهها قرار گيرد و كتابخانه ملي ميتواند كانون اين گفتوگوها باشد. متاسفانه گفتوگو از دستور كار ما حذف شده و به جاي آن تعارضها به ميان آمده است. فشار سنگيني كه اين روزها بر ملت ايران وارد ميشود نتيجه كنار گذاشته شدن گفتوگوست و هر كس كه ايران را دوست دارد بايد تلاش كند تا فضاي گفتوگو در كشور زنده بماند.
ما بهعنوان دولت با عقبه و بدنه اجتماعي خود و نيز گروههاي سياسي از اصولگرا و اصلاحطلب گرفته تا نخبگان عرصههاي مختلف گفتوگو نكرده و يا كمتر گفتوگو كردهايم. بايد ارتباط دولت با همه اين گروهها تقويت شود. همينطور گروههاي سياسي بايد با هم تعامل كنند و خلأ بهوجود آمده در اين زمينه را مرتفع نمايند.
بهعنوان كسي كه در دولت مسووليت مهمي برعهده دارم همواره تاكيد داشتهام تعامل و نسبت مناسب ميان فرهنگ و توسعه، فرهنگ و اقتصاد و فرهنگ و سياست ميتواند كشور را در مسير صحيح قرار دهد و توسعه را تسريع كند. همچنین اصليترين مساله كشور، توسعه فرهنگي، سياسي و اقتصادي است. ما نيازمند دو رويكرد موثر براي جامعه هستيم. نخست ايجاد نهادهاي مدني كه سابقه تاريخي دارند و ديگر فراهم شدن زمينههاي نشاط و تعلق خاطر و حفظ افتخار در آحاد شهروندان. نهادسازي و نهادمندي اگر توأم با عمر طولاني باشد در كنار اميدآفريني، نشاط و همبستگي در جامعه ميتواند براي توسعه كشور مفيد شود.
معتقدم هيچ آسيبي به توسعه مهمتر از عدم تداوم و جوانمرگي نهادهاي فرهنگي، مدني، علمي، اجتماعي و سياسي نيست. اگر نهادها عمر طولاني داشته باشند ميتوانند تجربيات خود را به نسلهاي بعد منتقل كنند. همچنین لازمه تعلق و احساس هويت نسبت به ايران، توسعه و تداوم عمر نهادهاي مدني است. اين اتفاق ميتواند موجب انتقال تجربيات و تمركز دانش بين نخبگان شود و به هويتبخشي در جامعه كمك كند.
از سوی دیگر تجربه نشان ميدهد نشاط و اميد موضوعي مهم در عرصه حيات جوامع است، جامعه بايد اميدوار و اميدآفرين باشد و ميل به شادي و نشاط در آن افزايش يابد؛ زيرا امروز يكي از شاخصهاي توسعهيافتگي در كشورها، ميزان مرگ و مير و اميد به زندگي است.
در عین حال ما باید به انديشه رقيب احترام بگذاريم تا انديشه خودمان نيز مجال گسترش پيدا كند، چون انديشه و نقد در كنار هم جامعه را رشد و توسعه ميدهد. بدون ترديد بروز استعداد و نشر انديشهورزي در جامعه توسعه يافته محقق ميشود. در نهایت اینکه هر چه كشور توسعهيافتهتر باشد برخورد حكومت با اهالي انديشه آن متفاوتتر است و صاحبان انديشه از آزادي و امنيت و فرصت كاري بيشتر و بهتري برخوردارند و هر چه محدوديتها بيشتر ايجاد ميشود، پيداست آن جوامع راه طولاني براي رسيدن به توسعه دارند.
*سخنرانی در مراسم نكوداشت هشتادمين سال تاسيس كتابخانه ملي ايران
ترمیم سرمایه اجتماعی از طریق گفتوگو
